در مطالب پیش بیان شد که وظیفه و رسالت ویراستار انتقال پیام نویسنده به بهترین شکل ممکن به مخاطب است. برای این منظور لازم است ویراستار با اصول ویرایش و آرایش و پیرایش متن به بهترین شکل ممکن آشنا باشد. یکی از مواردی که هر ویراستار باید به آن توجه کند، گرتهبرداری است که امروزه در بسیاری از متون فارسی مشاهده میشود. گرتهبرداری ترجمۀ لفظ به لفظ زبان بیگانه به زبان فارسی است که اگرچه «بسیاری از واژگان که از این زبان وارد شده، بر غنای آن افزودهاند، اما برخی از واژهها و اصطلاحات بهدرستی ترجمه نشده و معنای آنها به فارسی خلاف زبان اصلی است». در این نوشتار به بررسی گرتهبرداری لفظی و معنایی میپردازیم.
گرتهبرداری
گرتهبرداری لفظی
«آنها اتوبوس گرفتند تا به مقصد خود سفر کنند».
ترکیب اتوبوسگرفتن گرتهبرداری لفظی و نادرستی است که در زبان فارسی کاربرد ندارد و میتوان بهجای آن از سوار اتوبوس شدن استفاده کرد.
«آنها تیم پژوهش را در جریان اطلاعات مورد نیاز قرار دادند».
در جریان قرار دادن نیز نوعی گرتهبرداری لفظی است که بهجای اطلاعدادن و آگاهکردن به کار میرود؛ بنابراین در این جمله باید گفت: «آنها تیم پژوهش را از اطلاعات مورد نیاز آگاه کردند».
«پس از بیان دیدگاههای این محقق، حضار او را مورد سؤال قرار دادند».
ترکیب مورد سؤال قرار دادن یا زیر سؤال بردن از دیگر نمونههای گرتهبرداری لفظی است که در متون فارسی بسیار مشاهده میشود و بهجای آن میتوان از بازخواستکردن یا شکایتکردن استفاده کرد:
«پس از بیان دیدگاههای این محقق، حضار او را بازخواست کردند/ از او شکایت کردند».
از دیگر گرتهبرداریهای لفظی که در زبان فارسی بسیار استفاده میشود، روی کسی حسابکردن است که بهجای تکیهداشتن یا امیدوار بودن به کسی به کار میرود.
«میدانست که پس از تحویل کارها میتواند روی او حساب کند» = به او تکیه کند/ به او امیدوار باشد.
در رابطه با/ در ارتباط با نیز از دیگر گرتهبرداریهای لفظی است که در زبان فارسی کاربرد فراوانی دارد:
«جمعی از پژوهشگران در رابطه با/ درارتباط با این موضوع جلسهای تشکیل دادند و دیدگاههای خود را مطرح کردند».
میتوان بهجای این دو ترکیب از دربارۀ یا بهمنظورِ استفاده کرد.
«انتظار میرود که در سالهای آتی بتوانند معضل ترافیک شهری را رفع کنند».
انتظار میرود نیز از دیگر نمونههای گرتهبرداری لفظی است که بهجای آن میتوان از احتمالداشتن استفاده کرد.
«در این سالها برخی افراد بهدلیل نبود امکانات و زندگی در مناطق مرزنشین، مشکلات بسیاری را تجربه کردند».
تجربهکردن نوعی گرتهبرداری لفظی است که بهکارگیری آن در بیشتر موارد نادرست است؛ از اینرو میتوان جملۀ فوق را به این صورت اصلاح کرد:
«در این سالها برخی افراد بهدلیل نبود امکانات و زندگی در مناطق مرزنشین، با مشکلات بسیاری مواجه/ روبهرو شدند».
قابلملاحظه از دیگر نمونههای گرتهبرداری لفظی است که در زبان فارسی بسیار مشاهده میشود.
«پس از بررسی و تحلیل چندین پژوهش دربارۀ بیماری پارکینسون، به نتایج قابلملاحظهای دست یافتند».
بهجای این ترکیب بیگانه میتوان از فراوان، بسیار و چشمگیر استفاده کرد.
از دیگر نمونههای گرتهبرداری لفظی میتوان به موارد زیر اشاره کرد (کلمات داخل پرانتز جایگزین فارسی عبارات گرتهبرداریشده است):
«نقطهنظر (نظرگاه)، آتشگشودن (شلیککردن)، فهمیدن (درککردن)، نقطهضعف (ضعف)، بیتفاوت (بیاعتنا)، حمامگرفتن (حمامرفتن)» (ذوالفقاری، ۱۳۸۷: ۱۷۷).
گرتهبرداری معنایی
از دیگر نمونههای گرتهبرداری در متون فارسی، گرتهبرداری معنایی است؛ یعنی تعمیمدادن معنای اول واژه بر همۀ معانی.
«مردم مناطق مرزی از کمبود امکانات رنج میبرند».
رنجبردن نوعی گرتهبرداری معنایی است که در زبان فارسی کاربرد بسیاری دارد و بهجای آن میتوان از دچاربودن استفاده کرد:
«مردم مناطق مرزی دچار کمبود امکانات هستند».
«این بیماران از کمبود ویتامین برخوردار هستند».
برخورداربودن نیز نوعی گرتهبرداری معنایی است که کاربرد درستی در زبان فارسی ندارد و گاهی بهاشتباه برای موارد منفی به کار میرود؛ بنابراین باید گفت:
«این بیماران کمبود ویتامین دارند».
بهادادن از جمله گرتهبرداریهای معنایی است که گاه مترجم بهاشتباه آن را وارد زبان فارسی میکند. بهجای آن میتوان از اهمیتدادن استفاده کرد:
«در جوامع کنونی به برخی نیازهای کودکان بهای بیشتری داده میشود» که بهتر است بگوییم:
«در جوامع کنونی، برخی نیازهای کودکان اهمیت بیشتری دارد».
دریافتکردن بهجای خوردن/ پذیرفتن و گرفتن از دیگر نمونههای گرتهبرداری معنایی است که در متون فارسی به کار میرود.
«در پاسخ به این پرسش، بازخورد فراوانی دریافت کرد». بهتر است بگوییم: «بازخورد فراوانی گرفت».
شرایط از دیگر نمونههای گرتهبرداری معنایی و پرکاربرد در زبان فارسی است که میتوان بهجای آن از اوضاع/ وضع/ حال استفاده کرد. همچنین «نرخ بهجای میزان، نشتکردن بهجای آشکارشدن، بهدستدادن بهجای روشنکردن و چهره بهجای نماینده/ فرد/ شاخص» (ذوالفقاری، ۱۳۸۷: ۱۷۸)، نمونههای چشمگیر و فراوان گرتهبرداری معنایی در زبان فارسی هستند.
نویسنده:
مرجان گلچین، کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی |
۱ نظر
منیره سلیمان زاده مقدم
4 سال پیشاز اطلاعات مفیدی که در اختیار سایت قرار می دهید تشکر می کنم. چراکه کمتر به این مطالب توجه می شود. در حالیکه برای ویراستاری واقعا به این مطالب نیاز است.